ارمیا

یکی مثل بقیه

ارمیا

یکی مثل بقیه

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم سینمایی مائودی» ثبت شده است

۱۰
اسفند
۰۱

دیشب داشتم از کنار یه وسیله تو خونمون رد میشدم که یه زمانی یه وسیله پر مناقشه در خونه ما بود و البته بیشتر در ذهن من!

این وسیله دو تا ازش بود یکی آبی و یکی قرمز ، که آبی رو من خریده بودم و قرمز رو هم خانوادم.

داداشم که میخواست از خونه بره بدون اطلاع من و فارغ از اینکه بدونه اون آبی رو من خریده بودم ، تصمیم گرفته بود آبیه رو با خودش ببره و من سر همین موضوع با خانوادم بحث کردم و البته به خاطر اینکه برادرم داشت میرفت به اون چیزی نگفتم!

اما دیشب ناگهان دیدم که شاید یکسال باشه که اصلا از این وسیله استفاده ای نکرده بودم و اصلا حتی بهش فکر هم نمیکردم و شاید اگه جلوی چشمم نبود حتی اصلا از یادم هم رفته بود.ولی اون موقع گویی مهم ترین مسئله تاریخ زندگی من بود!

البته در واقع موضوع اون وسیله نبود موضوع "من" بود ، این من بود که بهش برخورده بود که بدون هماهنگیش اینکار شده بود.

اینجا دوتا نکته رو بگم:

یکی اینکه من فکر میکنم گزینش های ما بیشترشون بر همین اساس انجام میشه ، حتی شاید کسایی که خیلی اصرار روی عشقهای فضایی شون دارند بد نیست یه تحلیلی بکنند و ببینند کجای کارند و این عشق فضایی در کجای زمین داره زندگی میکنه که اونها دوست دارن اون جنبشون رو نبینند!

دو اینکه فارغ از کیفیت وسایل اصولا ظواهر چیزها و حتی ظواهر آدمها (زشتی و زیبایی) مساله ایه که معمولا در چشم ماست فارغ از اینکه اصل اون مایه و باطن اون چیزه و میزان اهمیتی که ما باید بدیم باید به محتوای اون چیز باشه چرا که محتواست که بقای هرچیزیست.

حتی در حوزه فیلم و ادبیات و آدمها اگر توجه کنیم آدمهای با محتوا یه جورهایی ماندگار شدند و آدمهای سطحی فراموش!

ترکیب این موضوع با دیدن اون وسیله به خاطر فیلمی بود که یکی از دوستان بهم معرفی کرد.فیلم مائودی ،فیلمی که به عینه نشون میداد که درون و باطن یک فرد چطور میتونه فرد دیگری رو به کلی دگرگون کنه...

نتیجتا اینکه اولویتهایی که داریم بیشترشون در واقع اولویت ما نیستند و فقط اولویتی است که "من" دارد و شاید سالهای سال درگیر برطرف کردن اولویتهای این "من" باشیم و از اولویتهای حقیقی خودمان فارغ باشیم.

و اینکه آدمهای با ایمانی که گاهی دعاهاشون بر آورده نمیشه ، دعایی که "من" انسان رو تغذیه کنه برآورده نمیشه و بد نیست در دعاهایی که میکنیم ببینیم چقدر برای "من" کار میکنیم.

چند خواهی پیراهن از بهر تن                                تن رها کن تا نخواهی پیرهن

یا حق